امروز می خام راجع به یه مشکل همگانی صحبت کنم.مشکلی که همه مون به نوعی درگیرش شدیم.
سوال اینه:
با آدم های حسود چه کنیم؟
البته من معتقدم این حس حسادت در همه ما به نوعی وجود داره و طوری هست که کنترل و مهارش برامون سخته. هیچ کدوم راضی نمیشیم موفقیت و پیشرفت عده ای رو ببینیم که تا قبل از آن هم ردیف یا حتی پایین تر از ما بودن. به هر حال هرجور هم که فکر کنی باز هم ته دلت به اون آدم حسادت می کنی.
مهم اینه که چه جوری این حسادتمون رو پنهون کنیم.
چند وقتیه که موفقیت من در محیط کاری ام و ارتقای موقعیتم باعث دلخوری و همون حسادت همکارام شده. طرز برخورد آنها با این قضیه جالبه.
یکیشون اصلا به روی خودش نمیاره ولی از طرز رفتارها و سلام و احوالپرسی اش میشه فهمید تو دلش راجع بهت چی فکر میکنه. باز به نظر من این رفتار از بقیه بهتره.
یکی دیگه شون نمی تونه تو دلش نگه داره. با بد و بیراه گفتن و دعوا راه انداختن و دلخوری ایجاد کردن سعی می کنه خودش رو خالی کنه. از این طرز رفتار و از اینجور آدما متنفرم.
یکی دیگه سعی می کنه خودشو بهم نزدیک کنه تا اون هم بتونه یه جوری یه وقتی این موقعیت رو ازم بگیره. با یادگیری مسئولیت جدید، با خودنمایی پیش رئیس، با چاپلوسی و گاهی هم منت گذاری بابت خدمات قبلیش.
خلاصه تو این زمونه هیچ کسی نمیتونه از دست این آدمای حسود در امان باشه.
باید خیلی حواسش رو جمع کنه که کار اشتباهی انجام نده تا بهونه دست افراد دوروبرش نداده باشه.
شاید من هم جای اونا بودم این حسادت را می کردم ولی سعی می کردم به جای درگیر کردن خودم در این مسائل زودگذر، مسئولیت فعلی ام رو بدرستی انجام بدم.
بالاخره دنیا که همیشه اینجوری نمی مونه.
ولی در مورد این مشکل پیش اومده واقعا نمی دونم با حسادت اونا باید چه کار کنم؟